ما در ميانه راهيم. آنچه تا اينجا براي اقتصاد دانشبنيان انجام گرفته، هنوز کلي کار دارد تا به نتيجه مطلوب برسد و جاي نگراني دارد که مبادا اين کار مهم و حياتي در ميانه راه رها شود و کسي ادامهاش را پي نگيرد. تاريخ و تجربه گواهي ميدهند که جديترين آسيب کارهاي علمي - فرهنگي، ناپايداري آنهاست. همه چيز با يک انرژي سهمگين شروع ميشود و همه از جان و دل مايه ميگذارند تا کاري شروع شود... اما به دلايل بسيار، از ميانه راه، آن انرژي اوليه تحليل ميرود و آن سرعت و شتاب رو به ضعف و سستي ميگذارد يا مشمول مرور زمان ميشود و مورد غفلت فردي و جمعي قرار ميگيرد. اين قضيه آنقدر جدي است که اگر پروژههاي فرهنگي - علمي - صنعتي کشور را فهرست کنيم، ميبينيم که بيشترشان نيمهکاره رها شدهاند و عليرغم صرف هزينههاي بسيار، به ورطه فراموشي افتادهاند. اين فراموشي دلايل بروکراتيک، فرهنگي و حتي تاريخي دارد و همه پروژههاي مملکت را تهديد ميکند، اما از آن سو، خود تذکري جدي و تاثيرگذار به ما ميدهد که نگذاريم نهال دانشبنيان بخشکد يا ميوههايش کال و نارس چيده شود و اصل و فرع آن تبديل به يک امر تبليغاتي و شعاري شود.
درخت دانش يک شبه بار نميدهد و به اوامر و نواهي ما هم اعتنا ندارد. تا نهال، درخت شود و به بار بنشيند، باغبان خون دلها بايد بخورد، صبرها بايد پيشه کند، از خود پايمرديها بايد نشان دهد و مدام بايد به باغش برسد، بهموقع و بهاندازه آبياري کند، خاک را تقويت کند، علفهاي هرز را هرس کند، آفتها دور کند، ميوههاي کال را نچيند، رسيدهها را مراقبت کند که نگندند و ضايع نشوند.
بعضي سازها صدايش امروز بلند نميشود. به خصوص کارهايي که علمي و فرهنگياند، نيازمند صبر و حوصلهاند. اينطور نيست که امشب اراده کنيم اقتصادمان دانشبنيان شود، فردا بشود. به تعبير مولوي مهلتي بايست تا خون شير شد. زمان ميبرد تا خون مادر تبديل به شير گوارا و پرفايده شود و کام طفل را شيرين کند. وضعيت اقتصاد دانشبنيان در کشور ما شبيه به نهالي است که باغبانهاي دلسوز و دانا آن را کاشتهاند، از آن مراقبتهاي ويژه کردهاند، بر تعدادشان افزودهاند، اما هنوز کلي کار دارد تا اين نهالها درخت سرسبز و بانشاط شوند و ميوههاي شيرين و مغذي بدهند.
در ضرورت تاسيس و تداوم شرکتهاي دانشبنيان کسي ترديد ندارد. تقويت اقتصاد دانشبنيان هم چيزي نيست که احتياج به استدلال و يادآوري داشته باشد. هم مسئولان عاليرتبه، هم دانشگاهيان و هم جوانان بهخوبي واقفند که بايد مقوله دانشبنيان را جدي بگيريم و آن را تداوم ببخشيم و از آن غفلت نکنيم. دولت و مجلس هم در اين امر اهتمام کردند و با در نظر گرفتن اسناد بالادستي و مشارکت چندين وزارتخانه و ميانداري معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري، نهال دانشبنيان را به مرحلهاي رساندند که ميوه دادنش بس قريب است و ميشود اميد بست که بهزودي ثمرات آن را ببينيم؛ اما حالا که سيستم اداري کشور در آستانه تغييراتي هر چند جزئي اما ناگزير است، بيم آن ميرود که قدري از سرعت و تلاش رشد و توسعه دانشبنيان کاسته شود و آنچه منتظرش بوديم و به تحققش اميد بسته بوديم، به تعويق بيفتد يا فراموش شود. معقول و منطقي اين است که تقويت دانشبنيان از دسترس تغييرات مديريتي و اداري دور شود و دقيقا مطابق برنامههاي کلان نظام و از روي نقشههاي بالادستي پيش برود و کسي نتواند با اعمال سليقه تداوم آن را آسيب بزند. اتفاقا حالا همان وقتي است که بايد نگذاريم در مسير دانشبنيان خلل ايجاد شود و تحقق تام و تمام دانشبنيان به مشکل بر بخورد.
از طرفي، خوشبختانه در زمانهاي موضوع اقتصاد و شرکتهاي دانشبنيان دارد تبديل به فرهنگ ميشود که از پشتوانهاي همچون مقام معظم رهبري برخوردار است. کشتي پربار دانشبنيان، چنين حامي و سکانداري دارد و براي رسيدن به مقصود، دلمان قرص است. دانشجويان نيز که پيشران اين عرصه هستند، ميبايد نسبت به گذشته جديتر گرفته شوند. ديگر وقت آن است که دغدغه ذهن دانشجوي خلاق كارآفرين از فضاي مسموم شغليابي به سمت تفکر و تنفس در زيستبوم کارآفريني و اقتصاد دانشبنيان حرکت کند. اقتصاد دانشبنيان زمينه مناسب را براي پيشبرد اهداف اقتصاد مقاومتي، بهدرستي مهيا ميکند. آنگاه ما به سربلندي علمي و فناوري دست مييابيم که همگي نسبت به کوچکترين کندي و کاهش سرعت پيشرفت حساس شويم. اين موضوع را ميشود با اطمينان گفت که دانشبنيان همچون خورشيدي است که بر همه يکسان خواهد تابيد. نفع و سود اقتصاد دانشبنيان براي هر سمت و سويي، يکسان است. پس تنها چيزي که در اين ميان مهم جلوه ميکند، داشت امروز آن، براي برداشت ثمرات شيرين فرداي آن است.
پرويز کرمي
دبیر ستاد فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان
ارسال به دوستان